موسسات مالی که تقریبا بخش بزرگی از فعالیتهای بانکها را انجام میدهند اما از محدودیتهای قانونی آنها پیروی نمیکنند چطور تهدیدی برای سیستمهای مالی محسوب میشوند؟
تفاوت بین بانکداری و بانکداری سایه به نوعی مانند تفاوت بین دارو و مکمل است. برای اینکه خود را بانک بنامید یا قرص خود را دارو بنامید، باید قوانین زیادی را رعایت کنید. با این حال، شما می توانید به سادگی تصمیم بگیرید که کسب و کار خود را یک صندوق پوشش ریسک یا قرص خود را یک مکمل بنامید و به طور ناگهانی، با مقررات بسیار کمتری روبهرو شوید. موسسات بانکداری سایه مانند صندوقهای سرمایهگذاری بازار پول یا صندوق های پوشش ریسک میتوانند بیشتر کارهایی را که بانکها میتوانند، انجام دهند. اما آنها خود را به عنوان بانک تبلیغ نمیکنند، بنابراین باید مقررات کمتری را رعایت کنند. بسیاری از مردم فکر میکنند که فقط بانکها به اندازهای میتوانند بزرگ باشند که ورشکستگیشان کل سیستم مالی را به هم بریزد، اما این کاملاً اشتباه است. در واقع در سال ۱۹۹۸، صندوقی با نام LTCM نمونهای مشهور از یک مؤسسه بانکداری در سایه بود که باید نجات داده میشد. چرا؟ صرفاً به این دلیل که مقامات و همچنین سایر مؤسسات مالی نگران بودند که سقوط LTCM می تواند سیستم مالی را از بین ببرد. بنابراین، تحت نظارت فدرالرزرو، ۱۶ موسسه مالی باید این صندوق تامینی را نجات میدادند. پس بیایید این اشتباه را نکنیم که فقط نگران بانکها باشیم. بانکداری سایه میتواند به همان اندازه و شاید حتی بیشتر، از نظر سیستمی خطرناک باشد.